سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بوستان مهدی

آیا شبکه «اهل بیت» تریبون شیعیان افغانستان هست؟ تحریم شبکه اهلبی

وسایل ارتباطی مدرن و شبکه های ماهواره ی فرصت استثنایی در اختیار بشر قرار داده است و یکی از امکانات این وسایل تبلیغات دینی هست و در همین راستا شبکه های دینی و مذهبی زیادی فعالیت می کنند و تبلیغات اسلامی و مذهبی نیز یکی از این موارد هست ولی روح اسلام و جوهره ادیان تقریب انسانها و برقراری زندگی سالم و ایجاد محبت بین نوع بشر بوده می باشد و ادیان و مذاهب آمدند تا روح و جان انسانها و جوامع را بهم نزدیک کنند و میان ملل و قبایل و فرقه ها دوستی ایجاد کنند نه از هم دور و دشمن و آنانی که بر این مسئله واقف هست می کوشند هدف را فراموش نکنند.

جامعه اسلامی با تاریخ هزار و چهار صد ساله و داشتن کتاب مقدسی چون قرآن در درون خویش ملل و جوامع مختلفی را تحت پوشش می قرار داده است که راز تکثر مذاهب و برداشتهای مختلف از دین، دلایل جامعه شناسی و معرفت شناسی، کلامی، و تاریخی …خاص خودش را دارد و مطلبی نیست که بتوان به راحتی حل کرد و با چند تبلیغ و منبر و … همه قضایا را حل و فصل کرد. اما هدف دین اسلام و هر یک از ادیان بر قراری دوستی بین جوامع و ملل و طوایف بوده است و دین در حقیقت برای وصل کردن آمده است نه برای فصل کردن.

 ما برای وصل کردن آمدیم

 نی برای فصل کردن آمدیم

 دین آمده است برای اینکه زندگی جوامع را نه در شعار که در عمل، واقعا شیرین کند و مصالح آنان را باز گو کند و بگوید:« انما المومنون اخوه فاصلحو بین اخویکم» دین اسلام حتی سایر ادیان را خطاب قرار می دهد که بیاییم بر نقاط اشتراک هم سرمایه گذاری کنیم و مردم را از دشمنی و نفسانیت و دشمنی و خونریزی رهایی بدهیم:« قل یا اهل الکتاب تعالو الی کلمه سواء بیننا و بینکم» جامعه افغانستان که در طی چندین قرن گرفتار انواع نزاعها و کشمکشها بوده است و همه هستی خویش را در راستای همین نزاعها باخته هست دیگر توان و تحمل هیچگونه تند روی را ندارد و هیچ قوم و فرقه ی نمی تواند واقعیت دیگری را انکار کند بنابر این صلاح این ملت نیست که بیش از این گرفتار تفرقه شود و زندگی را در کام همدیگر زهر کنند و بحثهای قومی و مذهبی را دوباره مشتعل کنند. اهل درد و جامعه شناسان و دلسوزان این ملت می داند که مشکلات امت اسلامی و به ویژه ملت محروم افغانستان و وطوایفش با تند روی و شعارهای منجی گرایانه قومی و مذهبی نه تنها حل نمی شود که ضربه های مهلکی دیگری بر پیکر این ملت خواهد بود. شایسته و بایسته هست که متولیان تلویزیونها و اصحاب رسانه خود این مسئله را درک کنند و رسانه را ابزار دوستی و روشنگری و محبت بین انسانها و جوامع و پیشرفت ملت قرار دهند نه بیان سلیقه های فردی وافراطی و مطالب نزاع بر انگیز.

 باید نهایت دقت شود که رسانه ها را اعم از تلویزیون ورادیو و سایتهای انترنتی را کانون اتش افروزی های قومی و مذهبی قرار ندهیم.

 مدتی بود که عده ی از دلسوزان و اهل معرفت در جریان فعالیت شبکه های دینی که از کشورهای خارجی مطالب دینی نشر می کنند بعضا حالت افراطی گرفته و هریک طرف مقابل را تحت عناوین مذهبی می کوبند و حتی مذهب را وسیله تخریب طرف مقابل قرار داده و عواطف مذهبی موافقان خویش را وسیله تخریب مقدسات جانب مقابل قرار می دادند و احساسات دینی و مذهبی جانب مقابل را لگد مال می کنند که واقعا جای حسرت و تاسف دارد. مبلغان دین خود می دانند که طرح شعارهای افراطی و تخریب کننده و جریحه دار کردن عواطف دیگران، روش مورد تایید دین و پیامبران نبوده است.

قران کریم می فرماید:« لا تسبو الذین یدعون من دون الله فیسبو الله عدوا بغیر علم.» حتی آنانی که ضد خدا حرف میزنند و عمل می کنند دشنام و توهین نکنید که آنان بدون دانستن و همدلی با اعتقادات شما از سر واکنشی عمل کردن حتی به نبرد با خدا بر می خیزند و این همان واقعیت تلخی هست که در سطح جهان اسلام شیوه بن لادنهاست که با حملات تند و ترور و انتحار و … باعث درست کردن فیلم « فتنه» و… می شوند و باعث حضور کشورهای دیگر در کشورهای اسلامی می شوند که روشهای بن لادنی مورد طرد اکثریت مسلمانان که در فرقه ها و مذاهب مختلف زندگی می کنند می باشد.

در حالی که دعوت مورد نظر خداوند « قول لین»(سخن ملاطفت آمیز و نرم) « قولو قولا لینا» است.

شایسته هست مدافعان مذاهب اسلامی که گلیم خویش را در خارج کشیده اند و مقیم اروپا و امریکا هستند مصالخ و واقعیتهای اجتماعی و نیازهای فوری ملتهای خویش را درک کنند و بر زخمهای ملتهایشان مرهمی بگذارند نه این که بر زخم های آنان نمک ریخته و احساسات آنان را تحریک کرده و طرف مقابل را توهین کنند و چون خود چیزی برای باختن ندارند و خود در بستر عینی وقایع نیستند و غرور حضور و در اختیار داشتن یک رسانه آنان را از درک نیازهای ملموس پیروان فرق و قومیتهای مختلف که شب و روز به هم نیاز داشته و باهم زندگی می کنند غافل کنند. شایسته نیست از یک رسانه دینی به حدی مباحث تاریخی و کلامی- مذهبی را داغ کند که دوم سوم ساکنان یک کشور را نسبت به یک سوم دیگر (شیعه) بد بین سازد و مقدسات آن اکثریت مورد توهین قرار گیرد در حالی که می توان تبلیغی را صورت داد که به بیان جنبه های مثبت بپردازد یا لا اقل مثبت های مذهب خویش نه تاکید بر نفی دیگران. و نیز باید مورد توجه قرار گیرد که اگر چناچه طرف مقابل که از نژاد یا مذهب یا قوم دیگر هست خود را به جای او قرار دهیم چقدر کار دشوار می شود تا او را به خاطر مذهب یا قومش نکوهش کرد و یا مقدساتش را توهین نماییم.

 مگر در سیره عملی پیامبر و اصحاب کبار و امامان دینی و در گفتار صریح آنان روش دعوت دینی را نمی بینیم که به طور نمونه قران می گوید:« ادعوا الی سبیل ربک بالحکمه و الموعظه الحسنه و….»(دعوت کن در مسر پروردگارت با حکمت و روش دلنشین و …) مگر امامان دین نگفتند:« شیعتنا کونو لنا زینا و لا تکونو النا شینا»( رهروان ما مایه ابروی ما باشید نه آزار ما) مگر در روش دعوت نداریم:« کونوا دعات الناس بغیر السنتکم» (هدایتگران مردم باشید به غیر از بانتان و با عمل شایسته) مگر در تعریف اسلام نداریم:« المسلم من سلم السلمون من یده و لسانه» مسلمان واقعی کسی هست که سایر مسلمانان از دست و زبانش در امان باشد، بنده این موضع را بیش این به درازا نمی کشانم: 

شرح این هجران و این خون جگر

این زمان بگذار تا وقت دیگر

بنده به سهم خود از بیانیه یا فتوای فقیه بزرگوار آیت الله محقق کابلی استقبال می کنم و اصحاب رسانه انهم رسانه های دینی را به درک موقعیت خطیر ملت افغانستان که ابزار دست قدرتهاست و محل ترکتازی قمار بازان بین المللی هست دعوت می کنم و می خواهم از بر افروختن نزاعهای قبیله ی و مذهبی و … پرهیز کنند و امیدوارم جامعه افغانستان شاهد آینده روشن و طلایی باشند که همه ساکنانش کنار هم برادر وار در کمال محبت و سربلندی زندگی کنند. و شایسته هست، تندروان قومی و مذهبی نیز به نظرات دلسوزان و واقع بینان چون ایشان توجه کنند. و هک کردن سایت این مرجع به دلیل بیان نظرش نشانه ی این هست که بیان نظر راجع به این تند روان چقدر هزینه دارد. و اینجا نظر این مرجع بزرگوار را می آوردم:

 /////////////////////////////////////////
تحریم شبکه جهانی اهلبیت توسط  آیت الله العظمی
 
محقق کابلی  به علت اختلاف انگیزی بین شیعه و سنی
 
 
 
در پی تخلف گردانندگان شبکه اهلبیت(ع) از تعهدات شان و اقدام به طرح مباحث جدلی و تفرقه انگیز میان شیعیان و اهل سنت؛ معظم له اجازه مصرف وجوهات که قبلا به منظور ترویج معارف اهلبیت(ع)، به گردانندگان این شبکه داده بودند؛ لغو اعلام کرده و بیانیه زیر را صادر نمود.
بیانیه معظم له در پی تخلف و اختلاف انگیزی شبکه اهلبیت
جهان اسلام هم اکنون در وضعیتی به سر می برد که ضرورت اتحاد و انسجام امت اسلامی علی رغم تفاوت های ملی و نژادی و اختلافات فقهی و مذهبی شان بیش از هر زمان دیگر احساس می شود در این میان دشمنان مکار و دوستان نادان و ناآشنا با مبانی دین مبین اسلام همچون دو تیغه قیچی به دنبال قطع و بریدن حبل المتین، وحدت و اخوت دینی مسلمین هستند. ـ متن بیانیه
 

بسم الله الرحمن الرحیم

وَاعتَصِمُوا بِحبلِ اللهِ جَمِیعاً وَ لاَ تَفرّقُوا

برادران و خواهران مسلمان:

جهان اسلام هم اکنون در وضعیتی به سر می برد که ضرورت اتحاد و انسجام امت اسلامی علی رغم تفاوت های ملی و نژادی و اختلافات فقهی و مذهبی شان بیش از هر زمان دیگر احساس می شود در این میان دشمنان مکار و دوستان نادان و ناآشنا با مبانی دین مبین اسلام همچون دو تیغه قیچی به دنبال قطع و بریدن حبل المتین، وحدت و اخوت دینی مسلمین هستند.

اخیراً یک شبکه تلویزیونی زیر نام مقدس «اهل بیت(ع)» آغاز به کار کرده است که گردانندگان ظاهری آن را تعدادی از طلاب افغانی نا آشنا با مبانی فقهی و کلامی اهل بیت(ع) به عهده دارند این مجموعه که بعضاً  ـ متأسفانه ـ ملبس به لباس مقدس روحانیت هستند درآغاز با شعار فعالیت فرهنگی و رسانه ای در راستای اهداف بلند و متعالی اسلام، نشر معارف اهل بیت(ع) و اتحاد و تقریب پیروان مذاهب گوناگون اسلامی، فعالیت خود را شروع کردند و تعدادی از آنان در شهر مقدس قم در حضور این جانب تعهد سپردند که در تولید و اجرای برنامه های شبکه یاد شده هیچ گونه شائبه تفرقه، اختلاف و جسارت به مقدسات و ارزش های مذهبی فرق و گروه های مسلمین را دنبال نکنند. از این رو این جانب مصرف بخشی از وجوهات شرعیه را برای شبکه یاد شده اجازه دادم امّا متأسفانه هنوز چند ماهی از فعالیت این شبکه نگذشته است که گردانندگان آن بدون توجه به پیامد های ویرانگر و مخرب برنامه های این شبکه، از احساسات پاک و زلال مذهبی شیعیان سوء استفاده می کنند. این در حالی است که به  جای طرح معارف بلند اهل بیت، به مباحث جدلی، تفرقه انگیز، با ادبیات نا پسندیده و نا شایسته به ارزش ها و مقدسات مذهبی برادران مسلمان اهل تسنن جسارت می کنند. بناءاً از برادران و خواهران دینی خصوصاً از پیروان و شیعیان راستین اهل بیت عصمت و طهارت(ع)  جداً تقاضا می شود که از هرگونه کمک های مادی و معنوی به شبکه یاد شده خودداری کنند و از نظر این جانب پرداخت وجوهات شرعیه با هر عنوانی به این شبکه و سایر مراکز و شبکه ها و برنامه هایی که تحت هر عنوانی در راستای ایجاد تفرقه میان امت اسلامی فعالیت می کنند  نه تنها مجزی نیست بلکه تعاون بر اثم و عدوان  است .

 ر پایان از خداوند متعال می خواهیم که همه ما را در پرتو آموزه های نورانی اسلام و عنایات اهل بیت عصمت و طهارت(ع)، از شر شیاطین و مکر دشمنان و هواهای نفسانی در امان نگهدارد. 

والسلام علیکم و رحمت الله

قربانعلی محقق کابلی

/ شوال مکرم سال 1431

____________

منبع فتوای آیت الله محقق کابلی: http://www.mohaqeq.org/fa/news/40.html
بنده به عنوان یک طلبه دلسوز قصد توهین به هیچ کس و فردی نداشته و ندارم و فقط جهت استقبال از نظریات سایر روحانیونی و مراجعی که وضعیت خطیر افغانستان را درک کرده مطالبم را به زبان نرم در سایتهای زیر به نشر سپردم و امیدوارم که جامعه ما گرفتار تنشهای مذهبی نشود و تصور نشود که شیعه مساوی هست با توهین به خلفاء راشدین و... اگر دوستان دیگر مطلبی یا راهنمایی دارند صمیمانه استقبال خواهم کرد:
 
 
+ نوشته شده در  پنجشنبه 1389/07/08ساعت 10:53  توسط سید محمدفطرت (حسینی)  |  < type=text/java>GetBC(72); 6 نظر

قران سوزان واقعی

قل یا اهل الکتاب تعالوا الی کلمه سواء بیننا و بینکم

رسول اکرم فرمود:« کمرم را دو طایفه شکستند؛ دانای هتاک و جاهل رهرو». چند روزی دلهایمان از اظهارات یک کشیش نابخرد مسیحی به درد آمد و از هتک حرمت قرآن کریم سخت بر آشفتیم . طبیعی است هر مسلمان معتقدی از چنین اقدام موهنی به شدت منزجر است و تحمل چنین رفتار ناشایستی را ندارد . حساب این فرد دیوانه و بی منطق از حساب مسیحیان جهان معتقد جداست و بخوبی میتوان فهمید که چنین افکاری ناشی از تعصبات خشک و بیماری های روانی است و یا حتی میتواند دسیسه های سیاسی در پشت سر داشته باشد . گرچند آن کشیش از مواضعش و هدفش عقب نشینی کرد و در عوض چند فرد گمنام دست به این عمل موهن در جای دیگر زدند ولی باید برای معالجه مظلومیت دین  چاره اندیشی واقعی کرد نه واکنش احساسی صرف به خرج داد.

در واکنش به عمل سوزاندن قران، رگ های غیرت خیلی ها از این بی حرمتی متورم شد و ناله ها از بسیاری از مسلمانان برخاست و فریاد وا اسلاما و وا قرآنا از گوشه و کنار به گوش رسید و حتی در تظاهرات کابل و کشمیر افراد کشته شدند که میتوان به فال نیک گرفت . میتوان دلخوش بود که غیرت مسلمانی هنوز نخشکیده و عشق به قرآن در دلهای مسلمین زنده است . البته باید حواسمان جمع باشد تا آنها که نانشان در آشوب و فتنه است مسئله را به اختلافات دینی و مذهبی نکشانند .

شعار قرآن سوزی یک مجنون متعصب به ظاهر مسیحی در غرب فریادمان را به آسمان میبرد ولی سالهاست که در اطرافمان اسلام سوزی میشود و حریق دور دین رسول خدا را گرفته است و صدایی از کسی بلند نمیشود و اگر هم میشود با چوب و تازیانه خرافات و تک صدایی  پاسخ داده میشود ؟ راستی قرآن سوزی آن کشیش نادان مسیحی خطرناک تر است یا اسلام سوزی به ظاهر مسلمانان نادان متعصب ؟

که در دنیای کنونی بیش از هر زمان دیگر اسلام در خطر است . امروز رفتارهای طالبانی بیشترین لطمه را به پیکره اسلام وارد نموده اند . کشتار زنان و کودکان بیگناه در اثر حملات انتحاری توسط کسانی که خود را منتسب به گروه های اسلامی میکنند در عراق و افغانستان و پاکستان و دیگر نقاط جهان چهره ای زشت از اسلام به نمایش گذاشته است . رد پای گروه های تند رو اسلامی در اقدامات تروریستی مانند فاجعه 11 سپتامبر لطمات جدی به عزت و اعتبار مسلمانان وارد نموده است .

سوالهای که باید پرسید و پیرامون آن باید تامل کرد این است که، آیا اگر فقط کاغذ و جلد قرآن توسط یک فرد جاهل و یا مزدور تهدید به سوزاندن شود باید محکوم گردد. اما اگر محتوای قرآن و ارزش­ها و دستورات آسمانی آن مورد تعرض و سوء استفاده قرار گیرد و قرآن ابزار و وسیله­ای برای زیر پاگذاشتن آن ارزش­ها و دستورات قرار گیرد و به نام قرآن، کرامت انسان­ها، آزادی، حقوق و آبروی آنها و نیز منازل اهل قرآن و مروجان حقایق قرآن که سال ها برای تحقق آرمان­های قرآنی رنج­ها و زندان­هایی را متحمل شده­اند، مورد تعرض و تجاوز و تخریب قرار گیرد نباید محکوم گردد؟ مگر گناه قرآن ابزاری کمتر از قرآن سوزی است؟ آیا وقتی طالبان در طی چندین سال اطفال بی گناه و زنان و مسافران را با عملیات انتحاری و غیره کشته اند کمتر از قران سوزی هست؟ آیا در زیارتگاه ها و مساجد و تکیه خانه ها که قران و کتابهای دینی هست قران سوزی نیست؟ آیا اسلام را خشن و دشمن حقوق بشر و عامل عقب ماندگی معرفی کردن قران سوزی نیست؟ آیا تکفیر کردن مسلمانانی که مخالف طالبان هست قران سوزی نیست؟ ایا مثله کردن و اسید پاشیدن بر صورت دختران و زنان قران سوزی نیست؟ آیا حمله انتحاری کردن در مراکز عمومی و مسموم نمودن اطفال محصل قران سوزی نیست؟ وقتی دولت عثمانی ترکیه صد سال پیش به نام دین نسل کشی ارامنه را راه می اندازد جز قران سوزی چه نامم دیگری می توا بر آن نامید؟ وقتی یازده هزار نفر توسط طالبان از اهالی این شهر و ساکنان بامیان ویکاولنگ را مطالعه می کنیم جز قران سوزی نام دیگری می توان بر آن نهاد؟ وقتی آثار باستانی بامیان که جزء مقدسات سایر ادیان هست منهدم می شود جنایت نیست؟

خوب است به گوشه ای از تاریخ اسلام توجه کنیم و ببینیم حضرت امیر(ع) با سیاست شیطانی قرآن ابزاری در جنگ صفین چه برخوردی نمودند. در زمان امیر المومنین علی ع هواداران معاویه هنگام شکست از سپاه   حضرت چاره شان را در قران بر نیزه کردند دیدند و مسلمانان احساسی از نبرد با معاویه دست برداشتند حضرت امیر  فرمود قران آنان خط و نوشته ی بیش نیست ولی آنان که اهل ظاهر بودند شمشیر بر خود حضرت امیر کشیدند و عده ی از آنان که حافظ قران بودند خوارج شدند و ابن ملجم هارا تشکیل دادند از آن زمان تا کنون اسلام ابزاری برای بر افروختن عواطف و احساسات و موج سواری عده ی شده است و با همین سلاح طالبان و القاعده و انسانهای نابهنجار روانی این تفسیر به دور از حکمت را از اسلام برای رسیدن به مقاصدشان ارائه دادند.

در قرآن سوزی، ظاهر قرآن مورد اهانت و تجاوز قرار می­گیرد ولی در «قرآن ابزاری» باطن و حقیقت و شخصیت قرآن مورد هتک و سوء استفاده قرار خواهد گرفت. در قرآن سوزی ضربه ای به آبروی قرآن وارد نمی­شود، ولی در سیاست «قرآن ابزاری» به آبرو و حیثیت معنوی و الهی قرآن ضرب? شدیدی وارد می­شود و نسل جوان و فرهیخته را روز به روز از قرآن و ارزش­ها و حقایق آن دورتر می­سازد.

همین قران آسمانی ما مسلمانان به ما معتقدان با زبان رسا می فرماید« لا تسبو الذین یدعون من دون الله فیسوبو الله عدوا بغیر علم»( ای مسلمانها حتی آنان که غیر خدا را می پرستند دشنام و توهین نکنید زیرا آنان از روی جها و انتقام به مقام حقایق دینی خدا را توهین می کنند،) آیا ما مسلمانان به همین آیه شریفه عمل کرده ایم؟ از آن بالاتر حتی ما مسلمانان در درون خویش به مقدسات هم  به بهانه بحث های مذهبی توهین نمی کنیم؟ تلویزیونهای دینی ما به مقدسات سایر مذاهب داخل اسلام مگر توهین نمی کند و به مخاطبین درس توهین خواسته و نا خواسته نمی آموزد؟

قران کریم خودش می فرماید:« نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون» ما قران را فرستادیم و خود ما نگهبانش هستیم. قران هیچگاه در معرض خطر نابودی قرار نمیگیرد ولی از محتوای قران بارها در تاریخ توسط افراد و جرایانات سوء استفاده شده است که باید نگران این موضوع باشیم و  آشکارترین مصداق این سوء استفاده و سوء فهم از دین و انحراف آشکار القاعده و طالبان هستند که متاسفانه با شعارهای به ظاهر احساسی بر موج عواطف ملتها سوار می شوند.

 

مطلب فوق در سایتهای زیر نیز به نشر سپرده شده است:

 http://www.kabulpen.com/articles/persian/political/2010/09/20/3075.html
http://ghurjistan.com/archives/1183

http://www.ariaye.com/dari7/ejtemai/fetrat.html

http://www.koofi.net/index.php?id=2042

http://www.azmoone-melli.com/

 


به نام آن که جانها مایه اوست

به نام آن که جان ها مایه اوست :

?

دور اندیشی درامور زندگی :

یکی از ارکان زندگی ما انسان ها ازدواج است که این امر در ابتدایی زندگی شکل می گیرد وهمین ابتدایی زندگی بودن از چهات داری ویژگی های است .

1ـ اینکه دختر وپسر که انشاءالله خوانواده های خوشبخت را شکل می دهند ، تجربه کمی دارند که نیاز به همکاری وهمدلی دوستان واقاریب درآنها بسیار حس می شود .

2ـ از آنجایی که ازدواج امری نیست که به سادگی آن را جبران کردبلکه آن اساس وپایه زندگس است .خشت اول گرنهد معمار کج تاسریا می رود دیوار کج

پس باید خیل دقت کرد .

?

در نتجه در ازدواجها قبل از همه چز مشورت های افراد دلسوز وپخته کار مثل والدین کار ساز است تا دوستی های که جدیدا مد شده به تهانه های ازدواج اگر بهانه را هم کنار بگذاریم

فردی که دنبال ازدواج است بادوستی های قبل ازازدواج اغلب به بی داهه کشیده شده اند ویا کشیده خواهد شد در جامعه نگا ه کنید به افراد که دچار همچون مشکلات شدند ؛ کم نیستند

وانگهی واقعیت امر با زیر آبی زدن های آنهای موقت آنهآ ، خیلی روشن و ر اه گشا نخوا هد بود.

?

الحمد لله اولاوآخرا


بازمهندسی عوامل جذابیت دررسانه های اسلامی

 

بازمهندسی عوامل جذابیت
در رسانه های اسلامی

تحقیق کلاسی


درس : آسیب شناسی رسانه های دینی

استاد : دکتر امامی

دانش پژوه : حسین علی بیانی

جامعة العلوم الاسلامیه
مؤسسةعالی علوم انسانی

اسفند 1388

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی نبینا
و مولانا محمد و آله الطاهرین و اللعن علی اعدائهم الی یوم الدین

 

 

 

 

 

 


فهرست مطالب

 
مقدمه .......................................................................................................................1

الف : جذابیت های غریزی{سطحی}.................................................................................1

        
          1 ـسکس........................................................................................................1

            2 ـ خشونت.....................................................................................................2

             3 ـ ترس ودلهره .............................................................................................3

             4 ـ زیبایی .....................................................................................................4

 تحلیل این عوامل ........................................................................................................ 4

ب: جذابیت های اعتدالی {عمقی }....................................................................................8
  
         1ـ عدالت درتوجه ...............................................................................................8

         2 ـ ایثار...........................................................................................................9

         3 ـ اخلاق ........................................................................................................9

         4 ـ ذکر ...........................................................................................................9

ج ـ نتیجه گیری ..........................................................................................................10

 

 


        مقدمه :
موضوع این مقاله  " بازمهندسی عوامل جذابیت در رسانه های اسلامی "است . پدیده جذابیت دررسانه هاازاهمَیَت بسیاربالای برخوردارند به طوری که ماهر استراتژی ورویکردی را که درقبال رسانه داشته باشیم ، بدون جذابیت ما به اهداف مطلوب خود نه خواهیم رسید اگراستراتژی ما دربرابررسانه گسترش مخاطب است که اهداف ما سود محور، واین دنیایی  خواهد بود ،بدون جذابیت امکان تحقق آن وجود ندارد هر گونه سودمادی بدون درنظر گرفتن جذابیت ، ابتروباطل است . رسانه ای که مخاطب نداشته باشد ،هرگونه تلاش توسط آن برای رسیدن به آهداف متعالی اعمَ ازمادی و معنوی ، بیهوده وآب درآون کوبدن است . واین چیزی است که رسانه های غیردینی وغربی را واداشته که به جذابیت های صرف مادی وغریزی  وگاه کاذب روی بیاورند به فرموده برادر عزیز مان آقای آوینی” از ضعف های بشر”، سود می جویند  این خود هشداری است برای هنرمندان دینی که اگرمی خواهند در اهداف خودموفق عمل کنند ، باید پالایش به جذابیت های معمول بدهند یا اینکه جایگزین  وعِدلی برای عناصر جذابیت دست وپا کنند وتوجه به جذابیت های معنوی واصیل درچارچوپ اصول مسلَم اسلام درپرتو راهبرد به حقایق ، براساس نیازهای درست انسان ، کنند .
 این مقاله براساس این رویکرد ، درابتدا به توضیح وتبیین عوامل جذابیت توجه نشان داده وسپس به تحلیل صرف این پدیده از زاویه آموزه های اسلامی پرداخته است ودرنهایت توجه به این مقوله می کند که ما باید دست به ایجاد  ذایقه های مورد نیازجامعه اسلامی بزنیم همان طور که دست اندرکاران رسانه های غیراسلامی براساس اهداف خود که سود محورواین دنیایی است ؛ دراین وادی پیش گام بودند وبرای ما براساس اهداف خود،  جذابیت های ذایقه ای ایجاد کردند وبرای ما الگوی ذایقه ای دادند که درآموزه های دینی ما جذابیت های بارویکرد های خدا محوری ،حقیقت مداری ومعنویت گرایی وجود دارد که برای بشرامروزبه مراتب جذاب تروموردنیازتر،بلکه گم شده ای بشرامروزاست که بطورکلی عناصروعوامل جذابیت ازقرارذیل می باشد .

 

 

 الف :  جذابیت های غریزی {سطحی}
عناصروعواملی  قوام دهنده این نوع از جذابیت  ، بیشترغریزی وحیوانی است واین نوع ازجذابیّت ، میان انسان وحیوانات مشترک است. لذا سطحی وآشکاراست  که نمونه های آن عبارت انداز:                
  سکس ؛
 که وارد کردن عنصر سکس در برنامه های رسانه ای ، اشکال و انواع  مختلف دارد که از قرار ذیل می باشد:
    1ـ سکس مکتوب ـ  داستان ها ، رمان ها، نقل قولها ، متن فیلمها و... های که در رسانه ها به چاپ می رسند و محتوای آن ها جنبه عشقی داشته باشد و از عوامل جنسی درآنها استفاده شود بطور کلی رسانه های که محتوای آنها مکتوب است ، در محتوا عنصر سکس گنجانده شود .
   2ـ سکس در تصویر ـ اگر از تصویر برای نشاندادن جاذبه های جنسی استفاده شود ، سکس در تصویر گویند فرق نمی کند که این تصویر به صورت فیلم پخش شود یا از تصویر استفاده شود  که نمونه بسیار نازل آن به کار گرفتن زنهای زیبا رووگریم کاری معطوف به این هدف آنها ، در ساختن فیلم است .
   3ـ سکس در رفتار ـ  در اینجا رفتار افراد  طور است که انعکاس دهنده جذابیت جنسی است مثل این که طوری لباس می پوشد که باعث تحریک بیننده شود یا رفتارهای از خود نشان می دهد که آن حالت را تداعی کند  یا فضا یک فضای جنسی است که درآن این حالت حاکم است .                                                  
  4ـ سکس صوتی ـ  که تغییر در صدای زنان است  صدا را طوری تغییر می دهند و به گونه ادا می کنند و از لحنی استفاده می کنند که بسیار ملایم و ساز گار با طبع جنس مخالف مخصوصاَ از زاویه تحریک جنسی  باشد.
حال اگر یک نگاهی به فیلم های ایرانی بی اندازیم  متوجه خواهیم شد که در این فیلم ها به عنوان نمک این سفره ها چقدر از این عناصر به صورت آشکار یا پنهان، مشروع و یا غیرمجاز آن، استفاده می شود.
اغلب فیلم های که ساخته می شود درآن عروسی است عاشق شدن دختر و پسر است.  که این نوع  از کارها از دو زاویه برای هرمند متعهد به گرایش دینی اهمّیت دارد : یک از جذابیت های جنسی آن برای جلب مخاطب بیشتر؛  دوم از مشروعیت اسلامی آن که عروسی باشد برای مقبولیت؛استفاده می شود. از آنجای که این رسانه ها اسلا می است ، درا ین موضوع محدودیت های دارند لذا عروسی که هم جذابیت دارد وهم از نگاهی اسلامی مقبولیت، سوژه بسیار خوبی برای هنرمندان اسلامی است.
پوشیدن لباس های تنک و بدن نما که نوعی پارادوکس بین گرایش اسلامی وسکولاری است؛ از سوی زنان جلوه های دیگری از این نوع  جلوه نمای وعشوه گری است که برای مردان از طریق تحریک احساسات جنسی و برای زنان از کانال احساسات هم ذات پنداری باعث جذابیت های جنسی و شهوانی میشود.         
خشونت:
از عوامل دیگری که برای جذابیت  و گسترش مخاطب در رسانه ها بسیار کاربرد دارد ، خشونت است که خشونت و انحای استفاده از آن ، انواع و اقسامی دارد که به ترتیب ذیل قرار دادم :
   1ـ خشونت فیزیکی ـ ویژگی این نوع از خشونت برخوردها و تصادم های فیزیکی است که نمونه بارز آن در جنگ  ها و دعوا های فردی ،خانوادگی  و برخوردها ، تصادفات ماشین ها  ، قطارها و... می باشد .   
    2ـ خشونت صوتی ـ  که این نوع از خشونت اختصاص به اصوات دارد که توجه مخاطبین را به خود جلب می کند و از موسیقی های تند ، خشن و از صداهای ترسناک و وحشت آور و از میزان بالای صدا برای جلب توجّه مخاطب بهره برداری می کنند .
    3ـ خشونت رفتاری ـ که این نوع ا خشونت بیشتر در تعامل ها و رفتارهای افراد بیشتر خود را نشان می دهند یا از طریق معامله های بزرگ غیرقانونی و معامله های که آینده های مبهم و خطرناک دارند و یا نحوه معاشرت و تعامل افراد اینگونه است که بسیار خشن و تند است .
نمونه کامل بهره برداری از جاذبه خشونت ها ، در فیلم های هالیوود و غربی است .فیلم های غربی برای  گسترش و جذب مخاطب از این عنصر « خشونت » استفاده های فراوان و بی حد و حصری می کنند که بسیاری از مخاطبین رهین این واقعیت و عنصر می باشند .در فیلم های شرقی به مجموعه افسانه جومونگ  می توان اشاره کرد که در ین مجموعه از برخوردهای فیزیکی و جنگ های کشورگشایی خیلی برای جذب و گرم کردن فیلم بهره جویی  شده .
ترس و دلهره : 
ترس و دلهره یا همان خوف و رجاء  ،ازجمله عوامل دیگری است که هنرمندان رسانه ها از آن برای بالا بردن کیفیت کارهای هنری خویش، سود می جویند .
که از آن می توان به نقض فنی هوا پیما ها ، بریدن تور موز ماشین ها  و قطارها ، فوران آتش فشان ها ، و آمدن سیل سهمگین   که هر لحظه  انتظار وقوع حادثه و فاجعه  وجود دارد ، یاد آوری کرد .یا در فیلم های پلیسی  که انتظار می رود قاتل در میان جمعی باشد که حضور دارند ، اشاره کرد.
که این ها را به عنوان نمونه ذکر کردم که فرمول کلی آن همان ترس همراه با انتظار کشیدن، می باشد .
 طنز:
این عنصر ازجمله عواملی است که کاربرد بسیار گسترده در رسانه ها دارد اهمیت آن  در این است که فرهنگ های مختلف ،ادیان گونا گون یا از آن بهره می برند یا این که  نسبت به آن موضع تندی  اتخاذ نمی کنند اشخاص با  سلیقه های متفاوت با اید ئولوِژی های متشتط و عقاید مختلف با آن در تعامل است . 
طنز هم قا لب های بسیار متفاوت دارد اما جوهر اصلی در طنز عبارت  از تضاد است که در طنز دائم استفاده می شود مثل چاق و لاغر سیا پوست و سفید پوست بلند قد و کوته قد که در کارتون های طنز خارجی خیلی دیده می شود.اما قالب های طنز از قرار ذیل می باشد :                                                    
   1 ـ طنز تصویری ـ که کاری کا تورهای مطبوعاتی نمونه از این نوع طنز است که از تصویر برای جذابیت مطالب رسانه ها استفاده می شود که طنز های تصویری به عنوان کاری کا تور و انحای دیگر کاربرد فراوان دارد.
  2ـ  طنز رفتاری ـ عملی ـ افراد با کارها ی فیزیکی و رفتاری خود امور عجیب و غریب انجام می دهند که اغلب همراه با فرح و خوشحالی و تحقیر فرد یا افراد است  طنز های صامت خارجی اغلب از این نوع فنون استفاده می کنند.
3ـ طنز صوتی ـ این نوع از طنز از صدا برای خنداندن و جذب مشتری بهره می گیرد که نمونه آن در افسانه جومونگ و امپراطور دریا دو کاری کوره ، می توان مشاهده کرد که دو نفر اغلب صدا ها  و خنده های عجیب و غریب ازخود تولید می کردند .یا جوگ های ماهی صفت که صداهای پیرزن و یا ادا ها  و تقلید فرهنگ های ملل مثل هند و افغانستان و... را از خود بروز و ظهور می دهد .
4ـ طنز در محتوا ـ عبارت است از طنزی که محتوا و موضوع آن طنز آور و خنده دار است  این نوع طنز اختصاص به رمان ، داستان و فیلم های دارد که موضوعات آنها اختصاص به طنز و خنده دارد مثل برنامه صبح های جمعه با شما که از رادیو پخش می شود  یا سریال  شب های برره که موضوع آنها جوگ و خنده است که برنامه های آن صرفاَ برای سرگرمی و تخلیه مخاطب تدارک دیده شده که اگر درآنها هدف دیگری به جز سرگرمی مد نظر نباشد، غفلت آور  و حالت خلسه دارد.
زیبایی :
زیبایی از عوامل دیگری است که برای جذابیت و افزودن  مشتری ؛ فعالان ، خلاقان و استراتژیست های  رسانه ای  از آن بهره می جویند . در سریال ها، فیلم ها و... ، از آن ها کمک های    فرا وا نی گرفته می شود که به عنوان نمونه در سریال جومونگ از لباس های ویژه که صرفاَ برای جذابیت و زیبایی طرح شده بودند ،کمک گرفته شده بود که در مصاحبه که خبرنگار ایرانی با خانمی که در نقش« سوسانا» بازی کرده بود،انجام داد؛ آن بازی گر" کره ای"  به این موضوع  اشاره کردند .که در حقیقت لباس ها ی آنها نقشی بی سزایی در جلب مشتری ایفا می کردند و بسیار موثر بود .یا در ساخت فیلم سعی می شود که از دکور و لو کشن ها یی زیبا استفاده شود و در فضای سر سبزی فیلم برداری ،تهیه و آماده شود و حتی از افراد که  صدای دلنشین و یا قیافه زیبایی دارند ، کار گرفته شود.
تحلیل این عوامل از زاویه آموزه های اسلام :  
 آنچه که ارائه شد واقعیت های صحنه رسانه ای است  که امروز متا ول و از آنها در فضای رسانه های روز، کا ر گرفته می شود .اما اگر از دید و چارچوب اسلامی مورد بررسی قراردهیم ، باید گفت که هیچ کدام از اینها به صورت مطلق طرد و یا مورد پذیرش قرار نمی گیرد بلکه نگاه اسلام یک نگاهی تعاملی در پذیرش آنها دریک سیستم متعامل وهم سو با رویکرد آموزه های اخلاقی و اعتقادی اسلامی مد نظر است .   
سکس که یکی از عناصر جذابیت در فعالیت های رسانه ای است ، در اسلام هم ما  داریم و از ابعاد گونا گون، آن را مورد بحث قرارداده از حیث حالت های روانی دو طرف و چگونگی هم بستر شدن و دخالت دادن زمان و مکان و در نظر گرفتن بهترین زمان ها و مکان ها و بدترین موقعیتها و...که کافی است راجع به این موضوع ؛ نگاهی توأم با تأمّل، به کتاب نکاح شود.  اما نه آن سکسی که در غرب است و در اذهان  بیشتر مردم تداعی دارد که عبارت باشد از بی بند و باری های جنسی و بدون قید و بند شرعی . بلکه اسلام سکس را هدایت و هدفمند  کرده و  مضرات و عوارض مخرّب آن را پیشگیری نموده و از آن کاسته و در چارچوب خانواده قرارداده به فرموده استاد محترم رحیم پور ازغدی   در اسلام آن قدر که از سکس صحبت به میان آمده  در هیج دین و مکتبی به آن گسترده گی و ریز بینی و کیفی ،صحبتی به میان نیامده. در قرآن داریم :« نِسا ئکم حَرث ُلکم فأ تواحرثکم آنی شئتم »  که در اینجا همسر « زن» تشبیه به زمین شده و بعد به دنبال آن آمده که با زنها ی تان در مسائل جنسی آن طور که می خواهید تعامل کنید . همینکه همسر تشبیه به زمین شده ، معانی زیاد را با خود دارد برای اینکه کشاورز با زمین خود چکار می کند ؟ آنچه که دوست دارد درآن می کارد و یا به آنچه سود بیشتر برای او دارد ، توجه می کند .   
در حدیث از پیغمبر وارد شده که شخصی آمده خدمت آن بزرگوار و از مسائل خانوادگی و شخصی خود می گوید : که یا رسول الله هنگام نزدیکی با همسرم می گوید ، قتلتَنی ، قتلتَنی « کوشتی مرا، کشتی مرا » وظیفه چیست ؟
پیغمبر در جواب یا بر اساسی اینکه از حقیقت متوجه بوده یا به لحاظ صداقت طرف و شوخی ، می گوید : «اقتلوها ،اقتلوها »  یعنی بکوشید ، بکوشید آنرا .  حد یث دیگری از رسول گرامی اسلام داریم که حضرت درباره لزوم اطاعت زن از شوهر صحبت می کند و فردی سوال می کند که ولو اگر زن در پشت شتر باشد (وَلَوعَلی ظَهر ِقَطبٍ) و شوهر از او خواهان تمکین درآنجا شود ، بازهم اطاعت او واجب ا ست ؟ آن بزرگوار جواب می دهد که بله اطاعت او واجب و لازم است.  
اما پدیده  خشونت منشأ آن در ذات  انسان وجود دارد هرکه منکر آن شود در مقابل بدیهیّات قراردارد و لذا از آنجای که دین اسلام براساس هدایت ساختار و جودی انسان ، پایه گذاری شده ؛ درآن خشونت تعریف ، هدایت و سامان دهی شده. اسلام خشونت را نه بطور کامل طرد می کند و نه با چشم بسته آن را می پذیرد بلکه اسلا م آن را مثل غرایز دیگر در جای خودش قرارداده یعنی اینکه برای او عرصه و حوزه مشخص کرده.
که آن عبارت باشد از مرز نافرمانی  و کفر که مسائل حدود ، قصاص وعذاب های جهنم برای افراد درنظرگرفته شد ه که ازمرزشریعت فراترقد م نهاده. اسلام نسبت به رفتاری های که مسلمین در میان خود دارند ، توصیه و ارزش گذاری را به صلح ، نرم خویی و رفتار نیک داده و لذا در قرآن آمده : « انمالمؤمنون اخوه فا صلحوا بین اخویکم »  که در این آیه مسلمانان و یا مؤمنین برادران همدیگر خوانده شده و به همدیگر توصیه به صلح و آرامش شده . در قرآن  درباره پیامبر داریم : « و بما رحمة من الله لینت لهم و لو کنت فظا غلیظ القلب لأ نفضوا من حولک »  که پیامبر اسلام متصف به نرم خویی شده که این نرم خویی هم توجه ویژه و رحمة از جانب خداوند دانسته شده و این صفت از جانب خداوند ارزش گذاری شده و صفت مقابل او که خشونت باشد ، غیرارزش تلقی شده و بطوری ضمنی از او نفی گردیده .
اما خارج از این محدوده و در حوزه کفار، منافقین و مشرکین ، همین صفت تجویز شده که خداوند در قرآن  میفرمایند :  « قاتلوهم حتی لا تکون فتنه ».  و «محمد رسول الله و الذین معه اشداء علی الکفارو رحماء بینهم ».  که شدّ د و سخت گرفتن نوعی از خشونت است که صفت  پیامبر و مؤمین   نسبت به کفار دانسته شده و توصیف به آن شدند در حالیکه در حوزه مؤمینین به رحیمیت و  نرمش توصیه می شوند .
و رفتار خداوند و نگهبا نان بهشت و جهنم ، نیز انعکاس همین رفتار مؤمنین نسبت به کفار،  مشرکین و منافقین در دنیا است خداوند نسبت به اهل جهنم که اغلب آنها کفار  ، مشرکین و منافقین   است به بد ترین صورت  ممکن معامله می کند و بد ترین عذابها را برای آنا ن منظور می دارد  درحالی که  با اهل بهشت به بهترین نحوی ممکن تعامل و گفتگو می کند.
بنابراین در اسلام نه  استراتژی صلح به تنهایی مد نظر است و نه خشونت تنها ،بلکه راهبرد اسلام استفاده هدفمند از هر دوی آنها است اما اصل اولیه بر صلح و رحمت است  «هو رحمت للعالمین» اما در مرحله  که حجت برهمه تمام شد، خداوند وبا واسطه پیامبر و بالطبع آموزه های اسلامی؛ نسبت به کفار و منافقین  و مشرکین در دنیا و آخرت رویکرد شدید، قاطع و خشن در پیش میگیرد.
که درنهایت برنامه سازان رسا نه ای با این رویکرد، می توانند برنامه سازی، تولید و پخش کنند  از جذابیت های این عامل کمال بهره برداری را کنند .                                        
       راجع به طنز و شوخی هم اسلام خیلی حرف دارد اما آنچه از روح اسلام  و سیاست های کلان او راجع به این موضوع به دست می آ ید، این است که شوخی هم در راستای همان اهداف  کلی او باشد که عبارت باشد از: خدا محوری ، معنویت گرایی ، حقیقت مداری و هدایت و تکا مل انسان ها یعنی اینکه شوخی در اسلام جایز است و خیلی هم به آن توصیه شده، اما بشرط اینکه از محور حق و حقیقت خارج نشود و انسان ها را وادار به غفلت و بیهوده گرایی نکند لذا حدیث از پیغمبر داریم که می فرمایند : « إنی امزحُِِ ولا اقول الا حقاً»  که می فرمایند : من شوخی می کنم ،اما جز حق  نمی گویم .
   از این باب است که ما دراسلام احادیثی زیادی در راستای توصیه و ارزش گذاری به شوخی،داریم پیر زنی نزد پیغمبر «ص» آمد حضرت به او فرمود : « پیر به بهشت نمی رود. پیرزن گریست . حضرت فرمود : درآن روز تو پیر نخواهی بود.خداوند می فرماید : ما آنان را پدید آوردیم پدید آوردنی و ایشان را دوشیزه گردانیدیم ».  امام باقر«ع» فرمودند : خداوند کسی را که در میان جمعی شوخی و بذله گویی کند ، دوست دارد به شرط آن که نا سزا گویی { درآن }  نباشد .
از آنطرف احادیثی  در مذمت و دوری جستن از طنز و شوخی داریم که مجموعه قابل ملاحظه را شکل می دهند که در حقیقت اگر شوخی و طنز از آن رویکرد کلان اسلامی فا صله بگیرد و حالت غفلت و بیهوده گرایی را به انسان تحمیل کند، از نظر اسلامی توصیه نمی شود از امام صا دق (ع) روایت داریم : « شوخی مکن ، زیرا نورانیتت از بین می رود ».  یا از امام علی (ع) وارد شده : « که شوخی ، کینه برجای می گذارد» .  که همه این موارد را می شود حمل بر موارد ی کرد که شوخی و بذله گویی از آن رویکرد اسلامی که هدایت گری و تکامل بشر است، دور شود.
اما در رابطه با ترس و دلهره باید گفت که ادیان و مخصوصاً دین اسلام اساس آن بر ترس و دلهره یعنی خوف و رجاء بنا شده و اصول آموزشی و پایه های آن مبتنی بر خوف و رجاء است و هیج مومنی نه می داند که آینده او در بهشت قراردارد و در خیر و صلاح خواهد بود یا در جهنم انداخته خواهد شد و در فلاکت و بد بختی  و تمام آموزه های اسلام براین دو رویکرد و ویژگی استوار است که در این دو پدیده آثارفوق العاده نهفته است.امام صادق «ع» می فرمایند : « مؤمن میان دو ترس به سرمی برد : « گناه که درگذشته کرده است و نمی داند {آن را بخشیده یا نه } و عمری که باقی مانده است و نمی داند درآن مدت چه گناهان مهلکی مرتکب خواهد شد ».  و حدیث دیگری از آن بز گوار داریم که می فرماید : «پدرم (ع) می فرمود : مؤمنی نیست مگر آن که در دلش دو نور است : نور ترس و نور امید ، که اگر هریک از آن ها وزن شود بر دیگری فزونی نه یابد ».
در نتیجه مادر رسانه از این دو ویژگی یعنی خوف و رجا ء ، ترس و دلهره در راستای جذب مخاطب و گسترش آن می توانیم استفاده کنیم مادام که از آن رویکرد اسلامی و چارچوب اساسی آن خارج نه شویم .
          زیبائی هم ازجمله پدیده های است که در قلمرو گسترش مخاطب ، نقش ایفا می کند و در اسلام هم به آن توجه ویژه مبذول می شود تا آنجای که یکی از اسماء خداوند قرارگرفته «هوالجمیل » . و دین رو شنگر اسلام ، زیبائی را در دو بعد و قلمرو، معنوی و مادی ، گسترش و پذیرفته و در حقیقت اسلام دید بسیار وسیع تر و گسترده تر به زیبایی داده و در آموزه های حتی عبادی اسلام برای آن وزنه قائل شده که درکتاب«لمعه» شهید ثانی آمده که درصورت که فضائل علمی و معنوی دو امام جماعت مساوی باشند، ترجیع به فردی است که اززیبائی بهتری برخوردار باشد   و یا نماینده  پیامبر "دِحیة کلبی"در مدینه که عهده دار پذیرائی از سفرا یی خارجی بودند ، از زیبائی خوبی بر خور دار بودند  تاآنجا که جبرئیل به شمایل وصورت اونازل می شد.
 و پیامبر می فرماید : « خداوند زیباست ، زیبائی را دوست دارد و دوست دارد اثر نعمت خود را در بنده  اش ببیند . او فقر و فقر نمایی را دشمن دارد ».   و از سخنان آن بزرگوار است : « خداوند دوست دارد وقتی بنده اش نزد برادران خود می رود، با هیئتی پرداخته و آراسته برود ».   که در مجموع برای یک هنرمند متعهد اسلامی ، از ناحیه عقیده و ایدئولوژی ، هیج گونه محدودیت و یا ما نعی وجود ندارد مادام  که آن زیبایی، تضادی با حوزه تعریف اسلام از زیبائی  نداشد باشد .
  ب:جذابیت های اعتدالی «عمیق» ؛
رویکرد این نوع ازجذابیت که بیشترفطری واخلاقی است ،به نوبه خود نیاز به کاردارد وتاحالا روی آن کارنشده واین وظیفه هنرمندان متعهد واسلامی است که برای آن زحمت به خرج بدهند واین زمانی به بارمی شیند که ما بتوانیم تغییر درذایقه های مردم ایجاد کنیم . "آنها عادت کرده که ازتلویزیون انتظار سرگرمی بی هدف داشته باشند ." باید بایک برنامه ریزی طولانی مدت انتظارآنها ازتلویزیون تغییرداده شود "  تلوزیون برمخاطب اثرمن گذارد ومخاطب هم برتلویزیون. طی یک روند طولانی هردو باید به مسیر جدید هدایت شوند. تامردم به این درک برسند ونیزبچشند که جذابیت های غریزی ، نوعی بسیارسطحی ازجذابیت ها است. سرفصل های این نوع ازجذابیت ازقرار ذیل می باشد .  
       1ـ عدالت در توجه ؛
مابراساس منطق عدالت باید که درتمام کارهای رسانه ای عدالت محور باشیم."دردنیایی که امپراطوری های رسانه ای درحال شکل گیری اند ،  هسته اصلی اخلاق دینی عدالت است ، یکی ازاصول اخلاقی اجتماعی عدات ،زیرساخت هنجاری فن آوری های ارتباطی است ."  یک رسانه اسلامی درحوزه خبرگزاری، پوشش خبری، درمحتوای تولید فیلم، توجه به معضلات اجتماعی و... انصاف ،عدالت وصداقت را جزء سیاست های راهبردی خود قراردهد تاآن جابگاه واقعی وحلاوت او نزد مردم تثبیت شود .
امام صادق می فرمایند : «عدالت ازعسل شرین تر، ازکره نرم تروازمشک خشبوتراست . »  وامام علی (ع)دارند : «خداوند سبحان،عدالت را قوام بخش [زندگی]مردم قرارداده است ومای? دوری از حق کوشیها وگناهان و وسیله آسانی وگشایشی برای اسلام ».
 2ـ ایثار ؛
نه تنها راهبرد یک رسانه ، عدالت درپرداختن مسائل رسانه ای باشد ، بلکه یک قدم ازآن هم
فراترگام بردارد وفرهنگ ایثاررا درپیش گرفته آن را ترویج کند که این کارهم اسلامی است وهم انسانی بلکه درفرهنگ های انسانی امروزنظیرآن دیده نمی شود که بد نیست دراین مورد نقل قولی ازدکتر هادی صادقی کنم : ایشان درمورد دینی شدن رسانه ها راهبردی ترسیم می کنند وقائل اند که دینی شدن رسانه ها وجوه وسطوحی دارد.
  یک مرحله ازدینی شدن اینست که ما ازرسانه ها به همین شرائط، تکنیک ها وتکنولوژی آن به عنوان محملی برای انتقال پیام های دینی استفاده کنیم .
 مرحله دوم وسطحی دیگری ازدینی شدن رسانه ها دراینست که ما شبکه های رابه صورت مستقل ومجزّا برای کارکرد های دینی مثل:
 الف :آموزش واطلاع رسانی دینی؛
 ب :  تعلیم شعائر دینی ؛
ج : وتولد احساسات دینی ؛
و....تدارک ببینیم.
سطحی سوم وعمیق تری هم برای دینی شدن رسانه ها وجود دارد وآن این است که ما درتکنک ها واقتضائات رسانه ها دست کاری کنیم که ایشان براین باورند  که این هم شدنی است هم درمرحله های کوچک انجام شده که مثال می آورد: که ما دررسانه تکنیک جذب مخاطب داریم.« مخاطب باید به برنامه جذب شود، چون رقابت هم وجود دارد وگرنه مخاطب به سراغ منابع جذب دیگر سوق داده می شود. فنون جذابیّت هم فنون مشخصی هستند . درتفکرسکولار وحتی ضد دینی، فنونی وجود دارد که بعضی از این ها شیطانی هستند ولی جاذبه دارند.آیا دربرابر این فنون، می توانیم یگ فن جذب مخاطب رحمانی بگذاریم ؟ بله ؛وگذاشته اند.معمولاً عشق، عنصر خیلی پرجاذبه ای است وخیلی هم استفاده می شود . حالا ما عنصری دربرابراین داریم یانه ؟ بله؛ عشق دوگونه است :
یک عشق اروتیک است ـ عشقی هوس آلود وخود خواهانه که درآن یکی می خواهد ازدیگری نفعی ببرد ـ ویکی عشقی که عاشق می خواهد بدهد، می خواهد به معشوق خود لطفی برساند، ایثارکند ودوست دارد او درراحتی باشد؛ به اصطلاح عشق دهنده دربرابرعشق گیرنده. عشق خود خواهانه، عشق ایثارگرانه یا دیگری خواهانه ».  فیلم باران براساس همین فنون ساخته شده وبرای یک عده ازاساتید ودانشجویان آمریکایی هم نشان داده شده . دراینجاست که این نوع ازجذابیت خود را نشان خواهد داد. امام علی (ع) می فرمایند: «باایثار، آزده گان به بندگی کشیده می شود».    
3ـ اخلاق؛
اخلاق اسلامی ازجمله محورهای دیگری است که باید رسانه های اسلامی به عنوان عنصرجذابیت مدنظرقراربدهند .نه باید که رسانه ازهرکاری ضداخلالقی به عنوان سوژه بهره برداری کند وازهرگونه رفتاری که منافی اخلاق اسلامی وانسانی می باشد دوری جوید ویک رسانه متعهد نه بایدکه واردحریم خصوصی مردم شودوبا حیثیت وکرامت انسان ها بازی کند  بلکه آنچه برای آن اصالت دارد کرامت وحرمت انسانها باشد .ازآنجای که ذات اخلاق بافطرت وساختارهای انسان هاسازگاری دارد درکل باعث جذابیت برنامه های رسانه ها می شود.       
4ـ ذکر؛
ذکریاهمان قابلیت تکرارکه ازویژگی های رسانه های مدرن است ، ازاهمیت بسیار بالایی برخوداراست. البته منظورازذکردراینجا تکرارصرف نیست بلکه آن ذکری دراینجا مد نظراست که درقرآن آمده و خداوند قرآن را ذکربرای بشرمعرفی کرده : « ان هوالاَ ذکرٌللعالمین» .  ودرجای دیگری آمده: «ولقد یَسّرناالقرآن للذّکرفهل من مذّکِر».  وپیامبر گرامی اسلام را، مذَِکربرای جامعه جهانی قلمداد نموده : « فذکرانما انت مذکر»  . که رسانه های اسلامی مردم رابه فطرت انسانی والهی ، یاد آوری ،ارجاع و وبرگشت دهند. وارزش های انسانی واصیل رامد نظر قراربدهند که رسانه ازاین حیث خیلی مناسب ومقتدراست.  خداوند هم به همین لحاظ که قرآن وپیامبراو مردم را به فطرت واصالت آنها برگشت ویادآوری می کند، طرف خطاب قرارداده وبه قرآن ذکر وبه آورنده اومذّکِرلقب داده.    
بنابراین این قابلیت تکراررسانه ها برای انسانها ازاهمیت بسیاربالی برخورداراست که خداوند یکی ازشئونات پیامبررا ونیز کتاب اورا به ترتیب مذّکروذکرنام می نهد وحتی نام اصلی کتابی بعضی ازپیامبران مثل داود (ع)، ذکربوده. شاید به دلیلی آنکه یکی ازویژه گی های بشر را فراموشی شکل می دهد؛ نیازاصلی اوبه یادآوری مداوم احساس می شود .
 نمونه این نوع ازجذابیت ها{جذابیت های اعتدالی } را ما درفیلم ها و سریال های مانند محمد رسوالله ،کلیداسرار، سریال امام رضا «ع» ، یوسف پیامبر ، مجموعه افسانه جومونگ، فیم باران و... مشاهده می کنیم. سریال های مذهبی درحالی که درمیان مؤمنین ازجذابیت های بسیاربالی برخوردارند، درعین حال بیشترین زمینه جذابیت آنان را، جذابیت های معنوی شکل می دهد  که درین نوع ازفیلم ها ازجذابیت های غریزی وسکسی حداقلی استفاده به عمل می آید. یکی ازعلت های اصلی آن نوع از جذابیت ها درمیان مؤمنین، ذایقه مؤمنین است که با آن آشنا است که میزان آن (جذّابیت) ،ارتباط مثبت بادرجه ایمان دارد . ودرسریال مجموعه افسانه جومونگ هم عناصرجذابیت معنوی مانند ایثار، عدالت واخلاق جنگی مخصوصاًدرباره دو شخصیت اصلی یعنی جومونگ وبانوسوسانا ، بسیار حیاتی بودند وشاخص های بسیار بارزی دربالابردن کیفیت وجذابیت آن مجموعه به حساب می آمدند.ودرمجموع فیلها وسریالهای مشرق زمین ازجذابیت های معنوی وعاطفی بیشتری برخوردارند وازعواطف واحساسات انسانی بیشترین بهره برداری به عمل می آید ودرحالی که درمحصولات رسانه ای غرب ازجذابیت های غریزی ، خشونت وسکس؛ بیش ازحد معمول است.        
ج ـ نتیجه گیری :
آنچه از مباحث  گذشته به دست می آید ، این است که عناصر جذابیت در رسانه ها ؛ نقش بسیار مهمی در گسترش مخا طبین رسانه ها دارند به طوری که قاطبه هنرمندان رسانه ای از این عوامل برای به حد اکثر رساندن مخاطبین خود استفاده می کنند. و کلیه این عوامل اگر از دیدگاه آموزه های اسلامی مورد برسی قرارگیرد ، دریک نگاهی فعال و خلاق مورد پذیرش قرار می گیرند به این معنی که درصورت که این عوامل با رویکرد کلان اسلامی که عبارت باشد از اخلاق ، معنویت و تعالی انسان درتضاد نباشد مورد طرد قرار نمی گیرد. نه تنها که مورد طرد قرار نمی گیرد بلکه  درصورت که با اهداف و غایات دین هماهنگی داشته باشد ، مورد پذیرش و تراضی نیز هست کما این که نهاد دین خودبرای رسیدن به اهداف دینی و تعالی بخش ، از این عناصر کمال بهره برداری را در راستای انسان سازی دینی انجام می دهد.
بنابراین هنرمندان و مولّدین فراوردهای رسانه ای برای ارتقای کارهای رسانه ای خود می توانند از  تکنیک کارهای هنرمندان و استراتژیست های غیر اسلامی بهره ببرند مشروط براین که این عوامل  در خدمت تعالی انسان براساس نگرش اسلامی به انسان باشد که خدا محوری و معنویت گرای و تعالبخشی او ست ، نه انسان مداری و مادیات گرایی و جذابیت های کاذب که فعلا ٌباب رسانه های غربی است وازتکنیک های اعتدالی برای گسترش عوامل جذابیت استفاده کنند وآن رابه عنوان ذایقه های جدید منظوردارند تااینکه حلاوت آن درکام افراد دین گرا ومسئولیت پذیر،احساس شود وآن راازدل وجان بپذیرد. 
                                               والحمد لله اولا و آخرا